آنچه در ادامه میآید، بخشی از پاسخهای معاون فنی و نظارت سازمان نظام پزشکی ایران، به مسائل و مشکلات مبتلابه جامعه پزشکی کشور است.
رضا لاری پور می گوید: میزان دسترسی مردم ما به پزشکان در جاهای مختلف کشور عادلانه نیست. توزیع نامتوازن است اما اینکه به چه شکل میتوان توزیع را متوازن کرد موضوع بحث ما خواهد بود.
در آینده چه خطراتی ما را تهدید میکند
در رشتههای مختلف تخصصی که امروز به آن نیاز داریم جراحی قلب اطفال ما امروز یک ویتینگ لیست بالای دو ساله دارد. لیست انتظار فردی که خدایی نکرده فرزندش دچار مشکل قلبی است الان در کشور بالای دو سال است. طبیعی است اگر بررسی کنیم چرا این اتفاق افتاده مهمترین عامل این است که رشته جراحی قلب اطفال یک رشته فوق العاده سخت است، فرد باید پزشکی عمومی و جراحی عمومی بخواند بعد فوق تخصص جراحی قلب بگیرد تازه قلب بزرگسال هم نیست و قلب اطفال است و رگهای میلیمتری و نانومتری دارد. متناسب با سختی رشته باید دریافتی داشته باشد تا جذابیت داشته باشد اما این جذابیت در تعرفه گذاری و مشوقهای تسهیلگر ادامه تحصیل وجود ندارد.
آیا در جراحی زیبایی این مشوقها وجود دارد
جراحی زیبایی یک مورد کاملاً خارج از تعرفه است، فردی برای جراحی بینی در بخش خصوصی در مرکز محدود مراجعه میکند یکی ۵۰ میلیون میگیرد و دیگری ۱۵۰ میلیون دریافت میکند و کاملاً سلیقهای است. این را کتمان نمیکنم. آن کسی که ۱۵۰ میلیون میگیرد بیشتر هم مورد اقبال است و استدلال شأن این است که آن کسی که ۵۰ میلیون میگیرد جراح ضعیفتری است. متأسفانه بخشی از این مسائلی که صحبت میکنیم باید با فرهنگ مردم همخوانی اتفاق بیافتد.
در کدام کشور میبینید فردی به محض سردرد به سطوح بالای خدمات درمانی دسترسی داشته باشد. در تمامی کشورهای پولدار دنیا و GDP بالایی دارند، یک فرد برای سردرد ساده یا خونریزی بینی باید مدتها در انتظار انجام ام آر آی یا سی تی اسکن باشد. در شهر تهران و برخی مراکز استانها شبانه با یک اراده میتوانید سی تی اسکن انجام دهید و این کاملاً برخلاف اصول اولیه اقتصاد سلامت است.
کمبودها را چطور میتوانیم مدیریت کنیم
سه چهار راه حل ساده بیشتر ندارد؛ یک در مکانیزم تعرفه گذاری باید تعرفه تشویقی لحاظ شود همانطور که در کشورهای دنیا رشتههای مختلف، عدد و رقم متفاوتی دارند اینجا هم باید این اتفاق بیافتد. کسی که رشته بیهوشی میخواند با توجه به اینکه رشته سخت و پراسترسی است و شب بیدار خوابی دارد و هر لحظه آنکالی بیمارستانی دارد مشخص است تعرفه این رشته باید با تعرفه رشته جراحی الکتیو گوش و حلق و بینی متفاوت باشد. تعرفه گذاری کاملاً دستوری توسط دولت انجام میشود این اولین خطا است.
دولت باید دست خود را از برخی موارد به صورت دستوری بردارد. تعرفه همه متخصصان دستوری است، در کتاب سی پی تی برای برخی رشتهها عددهای بالاتری نوشته شده، هر وزیر بهداشتی به شکلی دیده است. وقتی دولت دستش را در تعرفه گذاری میبرد کار خراب میشود.
نکته بسیار مهم این است که نگرانی نسبت به رشتههای اصلی طب است، یکسری رشتههای مادر طب مانند داخلی، اطفال، جراحی، زنان بنابراین نسبت به رشتههای ماژور بسیار نگرانی داریم اینکه جراح عمومی تربیت کنیم ولی جراح عمومی رها کند و بگوید کیسه صفرا عمل نمیکند یا گوش حلق و بینی، گوش و لوزه و حنجره عمل نکند. فقط به عنوان مثال از این رشتهها یاد کردم منظور همه رشتهها است. افرادی که در این حوزهها کار میکنند به سمت زیبایی میروند زیبایی متأسفانه یک فضای یله و رها و بدون تعرفه است و تقاضای القایی بسیار زیاد دارد.
نکته بعد این است که دولت برای اینکه بتواند این حجم از نیاز را جبران کند نیاز به مشوق دارد؛ مشوق موارد ساده ای است از تسهیلات بانکی تا امکانات رفتن به مدرسه و کنکور و سهمیههای مختلف. من با سهمیه موافق نیستم اما به عنوان یک مشوق برای جامعه پزشکی طبیعتاً می گویم وقتی یک نفر را به کنارک که محل خدمت اول من بوده و در بیست کیلومتری چابهار است، میفرستند مشوقهایی قرار دهند.
نظر شما